یازدهم اسفندماه سال86 آتشنشانان پایتخت در جریان وقوع آتشسوزی در اتوبان تهران، قم قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. بعد از خاموشکردن آتش، آنها با جسد سوختهای روبرو شدند که متعلق به مردی جوان بود. بررسیها نشان میداد که قاتل یا قاتلان بعد از قتل این مرد جنازه او را در بیابانهای اطراف اتوبان و در کنار ضایعات تلنبار شده انداخته و سپس آنجا را به آتش کشیدهاند.
رهگذران و خودروهای عبوری نیز با دیدن شعلههای آتش بلافاصله با آتشنشانی تماس گرفته و آنها را در جریان قر ار دادهاند.
با کشف این جسد مأموران کلانتری 171مصطفی خمینی تهران در جریان این مرگ اسرار آمیز قرار گرفتند و برای بررسی موضوع در محل حادثه حاضر شدند. شواهد حکایت از این داشت که قربانی مرد میانسالی بوده است و مأموران با انجام تجسسهای پلیسی در اطراف محل حادثه موفق به کشف خودروی وی شدند. بدینترتیب هویت قربانی فاش و معلوم شد که مقتول مردی 48ساله بوده و درزمینه خرید و فروش اجناس مختلف فعالیت داشته است.
بلافاصله جسد وی به پزشکی قانونی انتقال داده شد و تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. آنها در نخستین قدم به تحقیق از خانواده قربانی پرداختند که مشخص شد مقتول همراهش پنج میلیون تومان پول بوده و پیش از جنایت با زن و شوهری قرار ملاقات داشته تا مقداری قاب عکس از آنها بخرد. به همینخاطر این زن و شوهر به اداره آگاهی احضار شدند اما مدعی شدند که قرار بوده مقتول برای خرید اجناس به خانه آنها برود ولی به آنجا نرفته و حتی تلفن همراهش را پاسخ نداده است. با توجه به اینکه مدرکی علیه زوج جوان نبود آنها با دستور قاضی آزاد شدند.
من آدمکش هستم
درحالیکه تجسسهای پلیسی برای افشای قتل آتشین ادامه داشت بعد از گذشت 62ماه راز این جنایت با دستگیری یک زوج قاچاقچی فاش شد. وقتی مأموران پلیس شهرستان چالوس یک زن و شوهر قاچاقچی را به اتهام حمل و مصرف شیشه دستگیر کردند زن 35ساله در بازجوییها گفت: من آدمکش هستم؛ اسفندماه 86مردی را در پایتخت کشته و جنازهاش را به آتش کشیدهام.
این زن بعد از اقرار به آدمکشی در اختیار پلیس تهران قرار گرفت و در تحقیقات مشخص شد که وی همان زنی است که چهار سال پیش مورد بازجویی قرار گرفت اما چون شواهدی علیه او نبود بلافاصله آزاد شد. وی با دستور قاضی قریشیزاده بازپرس جنایی تهران در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. او در تحقیقات گفت: چند سال پیش تصمیم گرفتم مقداری از قابهای عکس قدیمی را بفروشم. به همینخاطر با مقتول که از قبل او را میشناختم ومی دانستم درکار خرید و فروش اجناس است، تماس گرفتم. قرار شد همان روز به خانهمان بیاید و اجناس را ببیند.
وی ادامه داد: آن روز وقتی به خانه ما آمد بر سر قیمت با هم درگیر شدیم او به من ناسزا گفت ومن نیز عصبانی شدم و با چاقو وی را به قتل رساندم. وقتی بهخود آمدم متوجه شدم که او نفس نمیکشد برای همین با یکی از دوستان شوهرم تماس گرفتم و از او درخواست کمک کردم. او چند دقیقه بعد به خانه ما آمد تا جسد را از بین ببریم. این زن افزود: با کمک دوست شوهرم جنازه را به ماشین مقتول منتقل کردیم و به سمت اتوبان تهران قم رفتیم.
در اطراف اتوبان بنزین روی جسد ریختیم و آن را آتش زدیم. زن جوان ادامه داد: دوست شوهرم که در آتش زدن جسد به من کمک کرد مدتی قبل در اثر تصادف به کام مرگ رفت.این زن درخصوص دستگیریاش گفت: چند وقت پیش من نیز همراه شوهرم به شمال کشور سفر کرده بودیم و بعد از خرید شیشه مأموران ما را دستگیر کردند که همانجا بهخاطر عذاب وجدان به افشای راز جنایت پرداختم.به گزارش همشهری، قاضی پرونده برای این زن قرار بازداشت موقت صادر کرده است و تحقیقات برای شناسایی همدست یا همدستان وی ادامه دارد تا زوایای پنهان پرونده آشکار شود.